shik-shad-mazhabi
دوباره با دل من نرد عشق می بازی خراب چشم توام تا نظر بیاندازی تو پا به سر همه شوری حرارتی نوری برای اوج گرفتن تو بال پروازی مجال از تو سرودن برای من تنگ است تو نبض پنجره ای تو خدای اعجازی هنوز پشت نگاهت سپیده می خندد بیا که روز ترین روز را بیاغازی چه خوب می شناسمت ای روح سبز بارانی کویر زندگیم را بهشت می سازی
نوشته شده در دوشنبه 88/12/10ساعت
9:12 صبح توسط اعظم هدایتی نظرات ( ) |
قالب جدید وبلاگ پیجک دات نت |